سه گانه
اول این رو بگم که زیاد دوست دارم بیام اینجا و تایپ کنم از روزهایی که خوبن ، پر رنگن و به دل لادن میشینه ؛ اما نمیدونم چرا نمیتونم چیزی رو تایپ کنم و بگم که چقدر چهارشنبه ای که گذشت دلم رو لرزوند و در عین حال پر از ابهام بود .
دوم اینکه فردا مامان و بابام برای یه سفر کاری میرن جنوب و چقدر دوست داشتم که منم تایم آزاد داشتم و باهاشون میرفتم و از هوای بهاری جنوب لذت میبردم . البته که من خودمم جنوبم ولی اونجایی که مقصد سفر مامان و بابام هست ؛ بیشتر جنوب به حساب میاد :دی
سوم اینکه امروز از چند جا شنیدم که یه کمپین راه افتاده که هدفش اینه که برای عیدی امسال ؛ به جای پول و چیزهای همیشگی ، کتاب عیدی بدیم .. خصوصا تاکیدشون برای شرکت ها و موسسه هاست که به جای چاپ سالنامه ، کتاب هدیه بدن .. خب این حرکته خیلی خوبیه و اتفاقا ما هم تجربه اش رو داریم و چند سالی هست که به پیشنهاد بابام ، کارخونشون کتاب های نفیس هدیه میده .. پیشنهاد میکنم شما هم امتحان کنین و با توجه به سلیقه و شرایط خودتون کتاب های مناسب رو تهیه کنین و هدیه بدین :)