به یادتم امشب؛ مثلِ گاهی وقتا
يكشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ب.ظ
توی این چندِ شبِ خاصِ این ماه؛اولین شبِ که به یادتمُ دلتنگم.دلتنگِ همه چیزایی که فقط ازت شنیدم بی اینکه درکشون کرده باشم.تو برام یه جورِ خاصی هستی یه جوری که از گفتنش عاجزم و شرمنده.
همیشه شرمندتم:((
اینبار بیشتر از هر وقت دیگه ای مدیونتم.اینبار کساییُ بهم برگردوندی که 2تا از مهم ترین آدمای زندگیم هستن و قسمت بزرگی از اعتماد به نفسم بخاطر وجود اوناس.اینکه بابام و داداشم الان زنده ان و اتفاقی براشون نیفتاده فقط واسه صدا زدن اسمی که از ته دل بهش اعتقاد دارم..زنده بودنشون معجزس و بازم مدیونتم.
تا حالا باهات حرف نزده بودم اما میگن امشب؛شبِ توست ماه بنی هاشم..
امشب فقط خواستم کمی ازت بگم تا شاید کسی گذری از اینجا رد شد و بهش تلنگری خورد و تغییر مثبتی توی زندگیش بابتِ این حرفا پیش اومد تا بلکه کمی سبک بشم..
۹۳/۰۸/۱۱