یه لیوان سُرفه
جعبه دستمال کاغذی کنار دستم گذاشتس و چند دقیقه ای یه بار یه دستمال جدبد بر میدارم و با تمام توان فــین میکنم تا بلکه اون همه چرکی که تو گلو و بینیم جا خوش کردنُ خالی کنم!!!
لیوانِ آب گرمُ عسلُ لیمو این چند روزه یکی از نوشیدنی هایی بوده که زیاد ازش خوردم اما تا حالا جواب نداده..
سوپُ شلغم جز بزرگی از برنامه غذایی من شده تا بتونه این ویروس چغر بد بدن رو بندازه بیرون امــا فایده یُخ!!!
کنار بخاری، زیر پتو خزیدم، کتاب به دست دارم تلویزیون میبینم اما این سرفه های ممتد همه عضله هامم درگیر کردن.. دیگه وقتی میخوام سرفه کنم قبلش ناله میکنم و بعدش میرم به استقبال سرفه هایی که هربار باعث میشن دل و روده گرامی هم بزنن بیرون!!!
صدایی که به زحمت از حلقم بیرون میاد، باید جوابگوی تلفن ها هم باشه.. تلفن هایی که وقت و بی وقت صداشون شنیده میشه و اونور خط معمولا آدمی هست که به زحمت صدام میشنوه و من باید فریاد بزنم تا مامان بزرگام بفهمن چی میگم ://