یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

هرچی از همه جا 13

سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

1- هر چی هم که بشه ؛ حتی اگه هوا گرم باشه و از فرط گرمی و آفتاب دو سه درجه ای پوستم تیره تر بشه و وقت برگشتن از بیرون شیشه آب رو کامل سر بکشم ، بازم شب ها آخر وقت هوس شیر نسکافه خوردن که یه نوشیدنی گرم و زمستونی بوده رو میکنم و ماگم رو پر از شیر نسکافه میکنم و با هر جرعه ای که از گلوم پایین میره دلتنگ زمستون میشم که چقد خوبه . حالا هر چقدر هم که عاشق میوه های تابستونی باشم دلیل نمیشه که هوا خواه زمستون نباشم :دی   کاشکی زودتر زمستون برگرده . و چقدر که باز دوست دارم پاییز دوست داشتنیم از راه برسه و بادهای عصرونه اش بخوره تو صورتم ..

 

2- چند هفته قبل تر سوالی از من پرسیده شد که وقتی میخواستم جوابم رو بگم ، بدنم لرزید .. واسه خودمم عجیب بود که چقدر اون قضیهه برام یه مورد خاص هست که اینجور با شنیدنش حتی ؛ میلرزم . کسی که اون سواله رو پرسیده بود دید که بدنم میلرزه و بی اینکه جوابم رو بهش بگم ، گفتش که لادن بدنت میلرزه ؟!!! جوابمو گرفتم با لرزیدنت ....

 

3- میخوام اعتراف کنم که دلم به نرمی سابق نیست و نمیتونم مثل سابق آدم ها رو دوست داشته باشم . رفتارهایی که تا به حال باهام شده من رو به این نتیجه رسونده که خودخواه باشم کمی و بیشتر حواسم به محبت کردن هام باشه تا سؤ برداشت نشه . هر چند قبل از اون هم چندان با محبت نبودم !

 

4- یه سوال خیلی وقته که برام پیش اومده و جوابی ندارم براش . گفتم شاید اگه اینجا بگم کسی پیدا بشه که جوابی داشته باشه براش . چطور میشه که برای بار دوم آدم ها میتونن شخص جدیدی رو دوست داشته باشن و هیجانات بار اول عشق رو دوباره تجربه کنن ؟ اصلا ممکن هست چنین چیزی ؟ 



 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۸
لادن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی