یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

یادداشت های یه دخترِ اسفندی

به بهانه۲۰سالگیم مینویسم

بخشی از منِ واقعیم

جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۲۲ ب.ظ

 یه چند وقتی بود که کمرنگ شده بودم اما حواسم تموم مدت به اینجا بود.. به اینجایی که قرارِ جایی باشه برای ثبت کردن روزهام!! اینجا نبودم اما حواسم بود که دلم میخواد از چه چیزایی بنویسم، چه شکلی بنویسم، بعضی وقتا حتی برای اینکه سوژه اصلی حرفم از یادم نره؛ تیتر و‌کمی از جمله بندی هام رو هم مینوشتم:)

 اینروزایی که امتحانای یونی دارن به ته خط میرسن، من احساسی دارم که باهاش غریبگی میکنم.. احساسی که نسبت به یکی از تصمیم هام دارم!! یه جور سردرگمی مطلق:/

نه اینوریم نه اونوری.. همین وسط گیر افتادم!! اما میدونم ته سردرگمی هام و این دنیای عجیب الانم به جایی میرسه!! نمیدونم به کجا اما میدونم بالاخره تهش یه چیزی میشه... شاید نیاز دارم که یه کم به خودم فرصت بدم تا بتونم حس تلخی که قسمتی از وجودمُ پر کرده و افسارش از دستم در رفته، فروکش کنه تا بتونم راهی انتخاب کنم که احساسم نقش کمی توش داشته باشه!!! و چقدر سخته کنار اومدن با حسی که چاشنی انتقام رو توی خودش داره...

فکر میکنم بعضی وقتا میشه که شدیدا نیاز دارم با خودم روراست باشم و شرایط الان من هم از همون بعضی وقت هاست!! 

عجیبم!!! لادنِ درونیِ من اینروزها سختِ و ناشناخته.. حداقل برای خودم!! 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۶
لادن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی